تجربه ها و اتفاقات بامزه ای که در کانادا داشتید

[Eli]

همه ما وقتی اومدیم کانادا با چیزایی روبرو شدیم که برای ما جدید بوده و تا مدتها بعد وقتی یادش میفتادید خندید
بیاید با هم خاطره هامون رو به اشتراک بذاریم

خودم اولیشو میگم

هفته اولی که اومده بودم کانادا نمیدونستم که سر چهارراه ها باید یه دکمه رو بزنم تا چراغ عابر پیاده روشن شه
یه صبح زمستون حدود یه ربع ایستادم تا بالاخره اون چراغ دلش سوخت و سفید شد
از فرداش به مدت یه هفته صبح ها یه ربع زودتر از خونه بیرون میومدم و تو اون سرمای وحشتناک میایستادم تا اون چراغ سفید شه و کلی هم به این قانون احمقانه که وقتی دو طرف قرمزن و ماشینا ایستادن چرا چراغ عابر پیاده سفید نمیشه فحش میدادم!!!!
تا اینکه یه روز وقتی ایستاده بودم یه اقایی اومد دکمه رو زد و سفید شد و رد شدیم!!!!
بعدش تا مدتها به خودم فحش میدادم که خوب حداقل دور و برت رو نگاه میکردی روی ستون های زیر چراغ که دستورالعملش نوشته بود!!!!!

[RAHA]

روزای اولی که اومده بودم وقتی تو خیابون رد میشدم و مردم بهم لبخند میزدن و سلام و صبح بخیر میگفتن با تعجب برمیگشتم ببینم با کی هستن و وقتی میدیدم هیچ ادمی دور و برم نیست و میفهمیدم با من هستن متعجب فکر میکردم مگه اینا منو میشناسن
عادت نداشتم اول صبح کسی لبخند بزنه و به یه غریبه سلام بگه

[SARA]

سر کلاس به استادم گفتم دکتر گفت اینجا نورث امریکاست راحت باش فقط منو الکس صدا کن!!

[Red]

سر چهار راهی که چراغ قرمز نداشت نیم ساعت داشتم به ماشین ها نگاه میکردم که خودشون می ایستادن و بعد هم راه می افتادن، همش هم دنبال پلیس میگشتم چون اصلن به ذهنم خطور نمیکرد که اینها همه دارن فقط برای اون تابلوی ایست می ایستن!

[navid]

یه کاپشن خریده بودم، وقتی اومدم خونه فکر کردم چرا این همه پول دادم برای این کاپشن و پشیمون شدم
کلی کلمه و جمله تو ذهنم اماده کرده بودم که با فروشنده وارد بحث شم و بگم چرا نمیخوامش
تا گفتم میخوام اینو ریترن کنم بهم گفت اوکی فاکتورتو بده!! بعدم کارتتو وارد کن و تمام


تا نیم ساعت بعدش هنگ بودم که چی شد؟ چرا هیچی نپرسید
جمله هایی که اماده کرده بودم حروم شد

[Red]

فکر کنم این یکی از مشترک ترین تجربه ها هست، هر کس یه داستان از اولین تجربه ریترن کردنش داره!

[navid]

فکر کنم این یکی از مشترک ترین تجربه ها هست، هر کس یه داستان از اولین تجربه ریترن کردنش داره!

من هنوزم هر بار میخوام یه چیزی ریترن کنم فکر میکنم این دفعه دیگه قراره بحث کنیم
هنوز باورم نمیشه به این راحتی کسی چیزی رو پس بگیره

[Red]

آره منم همش با خودم میگم آخرش یه بار یه جایی یکی یه چیزی رو پس نمیگیره

[Sahar]

رانندگی تو کانادا و قوانینش برا من خیلی عجیب بود
تسخیر چهار راه و مدل سبقت گرفتن و استاپ ساین ها، لاین های مخصوص ماشین های چند سرنشین
و از همه چیز مهمتر نبودن دوربین سرعت!!

[Red]

گول نخور، دوربین سرعت هست، هم دوربین سرعت ثابت هست هم پلیس هایی هستن که قایم میشن و سرعت رو چک میکنن