اصطلاحات بیان موافقت (4)

[Nahal]

Stating that you understand:
بیان اینکه متوجه شدید / متوجهید:
I hear you.
متوجهم. / می فهمم
I hear you, man.
متوجهم. / می فهمم
I hear what you are saying.
متوجهم چی میگی. / می فهمم چی میگی.
I see what you’re saying.
متوجهم چی میگی. / می فهمم چی میگی.
I can see what you’re saying.
متوجهم چی میگی. / می فهمم چی میگی.
I can see that.
متوجهم. / می فهمم.
I see what you mean.
متوجهم منظورت چیه. / می فهمم منظورت چیه.
I see where you are coming from.
متوجه منظورت هستم.
I know.
میدونم.
I know what you mean.
میدونم منظورت چیه.
Point well taken.
منظورت رو فهمیدم.
I know what you are talking about.
میدونم در مورد چی حرف میزنی.
I understand what you are saying.
می فهمم چی داری میگی.
Understood.
فهمیدم.
I dig it. (slang)
می فهمم.
I can dig it. (slang)
میتونم بفهمم.
I got you.
منظورت رو گرفتم.
Gotcha.
گرفتم (فهمیدم)
(I) Got it.
گرفتم
I follow you.
می فهمم.
I’m with you.
می فهمم.
I’m there with you.
می فهمم.
I’ve been there.
می فهمم چی میگی.
Read you loud and clear.
کاملا می فهمم. / کاملا منظورت و میفهمم.
Roger.
متوجه شدم
Roger, wilco.
فهمیدم.
Roger Dodger. (slang)
زدی تو خال!