newto.ca

فرانسوآ لوگو، در کنفرانس مطبوعاتی خود در روز پنجشنبه اعلام کرد: کودکان کبکی می توانند تحت پروتکل های سفت و سخت بهداشتی به تفریح بپردازند. فرانسوآ لوگو در این باره گفت: کودکان باید امسال را در کنار خانواده های خود جشن بگیرند و به دلیل شرایط بهداشتی نمی‌ توانند با دوستانشان باشند. وزیر کبک در خصوص فاص...

فروشگاه های زنجیره ای کاستکو در سرتاسر دنیا با قیمت های فوق العاده رقابتی یکی از بهترین و محبوب ترین مراکز خرید هستند. در این فروشگاه ها، شما میتوانید اجناسی با کیفیت را با قیمتی ارزان خریداری کنید. برای خرید انتخاب های فوق العاده ای دارید، بهترین کالاها مثل سس ها، مواد شوینده و بهداشتی را که تقریبا...

Ways to say yes! Would you like to come over on Friday for a movie? Sure! Yeah! How about having lunch on KFC today? Sounds like a plan. Do you want some coffee? Yes, please Have you finished your project? Yay! finally Do you want me to give you a ride home? Yeah! if it is ok ! Can you grab some mi...

Launching the Conversation [/b] Starting an informal conversation: [/b]شروع کردن یک مکالمه غیر رسمی: Guess what? حدس بزن چی شده؟ Have you heard the latest? آخرین اخبار و شنیدي؟ Have you heard? شنیدي؟ Did you hear what happened? شنیدي چی شده؟ Did you hear the news? خبر ها رو شنیدي؟ Did you get the s...

Making sure you are understood: مطمئن شدن از اینکه منظورت رو فهمیدن: Do you know what I mean? متوجهی منظورم چیه؟ Do you know what I’m talking about? متوجهی چی میگم؟ Know what I mean? متوجهی منظورم چیه؟ Does that make any sense? مفهوم هست؟ Am I making sense? منظورم واضحه؟ / حرفام مفهومه؟ Are you fol...

فکر کنم اون نامه سمیه رد گم کنی بود که از اینور کرونا حمله کنه

Stating that you understand: بیان اینکه متوجه شدید / متوجهید: I hear you. متوجهم. / می فهمم I hear you, man. متوجهم. / می فهمم I hear what you are saying. متوجهم چی میگی. / می فهمم چی میگی. I see what you’re saying. متوجهم چی میگی. / می فهمم چی میگی. I can see what you’re saying. متوجهم چی میگی. / ...

اوضاع داره روز به روز بدتر هم میشه و از کنترل حسابی خارج شده

خدا میدونه بعد از کرونا قراره چجوری این مشکلات به وجود اومده قراره جمع شه

Expressing acceptance: بیان موافقت: It’s fine. خوبه. I think it’s fine. فکر کنم خوبه. It’s good enough. به اندازه کافی خوب هست. It’s satisfactory. قابل قبول هست. / کافی هست It’ll do. خوبه. It’ll serve the purpose. به کار میاد. I like it. ازش خوشم میاد. I love that. عاشقشم. I think it’s great. فکر م...

یاد کمیته افتادم که یهو میریخت تو مهمونی ها و همه رو میگرفت